الان 3-4 روزه كه لثت مي خاره.قربونت برم كه مشتتو مي كني تو دهنت و مي كشي به لثه هات.تمام لباست از عسلت خيس مي شه.گاهي هم دست مامان و بابا رو مي كشي سمت دهنت.با لثه گيرتم كه بازي نمي كني.ديشب دنبال يه لثه گير جديد برات بوديم.تا 10 شب تو سيسموني ها مي گشتيم تا كمكت كنيم دستتو نكشي به لثه هات.آخرشم تو يه سيسموني كه لثه گير شبيه قطار برات پيدا كرديم.با چه اشتياقي به لثه هات مي كشيدي و آب دهنت راه افتاده بود. اين روزا به عكساي رنگي و اسباب بازي زياد توجه مي كني.واسه همين كلي استيكر برات گرفتم چسبوندم تو اتاقي كه مادر جون اونجا گهوارتو گذاشته.تا نگاه مي كني مي خندي.فدات بشم من. خندهات مثله قهقهه شده.وقتي مي خندي مثل بابات يه چال رو ...